سفارش تبلیغ
صبا ویژن
(یکشنبه 04 اردیبهشت 14 ساعت 11:22 عصر )
دانشمندترین مردم، بیمناکترین آنان از خدای سبحان است . [امام علی علیه السلام]

پایگاه اطلاع رسانی مباشری

Powerd by: Parsiblog ® team. ©2006

روزهای الله /مناسبتهای ویژه

 

روز 13 آبان، گرامی باد



  • کلمات کلیدی :
  • » موسی مباشری
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    روزهای الله /مناسبتهای ویژه



    میلاد حضرت معصومه (س)گرامی باد



  • کلمات کلیدی :
  • » موسی مباشری
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    استخاره به قرآن:
    از حضرت رسول(ص) روایت شده که چون به قرآن استخاره کنی، سه بار قل هو الله احد بخوان و سه بار بر محمّد و آل او صلوات فرست و سپس بگو: "اللّهم تفألّت بکتابک و توکّلت علیک فارنی من کتابک ما هو مکتوب من سرّک المکنو]ن فی غیبک"

     

    استخاره با قرآن



  • کلمات کلیدی :
  • » موسی مباشری
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    زندگینامه معصومان (ع)

    پیامبر اسلام حضرت محمد(ص)
    حضرت فاطمه الزهرا(س)
    امام على(ع)
    امام حسن (ع)


    جستجو در نهج البلاغه


    آسیب شناسی زمامداران از منظر امام علی (ع) -

     

    «قرآن متن،مقاله وجستجو »




  • کلمات کلیدی :
  • » موسی مباشری
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    یا سیدالمتوکلین

    پژوهش3

    موضوع:   معیار‌های گزینش صحیح برای حکومت و مدیریت در نهج البلاغه

    پژوهشگر: موسی مباشری بهجت آبادی

    مقدمه

            درحکومت داری ومدیریت جامعه چه از رده های بالاوچه در رده های پایین یعنی اداره یک مجموعه کوچک  نقش نیروى انسانى  بیش از پیش چشمگیر است، یکى از مسائلى که فراروى زمامداران و مدیران قرار دارد نحوه انتخاب وزرا ، مدیران ،سرپرستان ،فرماندهان وکارکنان است. مسلّماً در بین خیل مشتاقان کار، آنچه مى تواند از بین آنان، نیروهایى با ویژگى هاى مورد نیاز سازمان گزینش کند، مکانیسم ویژه اى است که از آن به «کارمند یابی ،انتخاب و انتصاب» تعبیر مى شود. مدیریت منابع انسانى، که بخش مهمى از مسائل و موضوعات مدیریت را به خود اختصاص داده، متکفل برنامه ریزى دقیق براى نهادینه کردن این امر است.نخستین اقدام حکومتی امام پس از بیعت مردم، جابه جایی و عزل و نصب وسیع مدیران اجرایی نظام پیشین بود. معیارهای امام(علیه السلام)برای انتخاب کارگزاران در رده های گوناگون، برگرفته از متن دین و مورد رضای خدا و پیامبر اکرم(ص) بود. از این رو، در عهدنامه مالک اشتر برای هر صنفی از مسئولان حکومت، ویژگی های خاصی را برشمرده است. ایشان که زندگى پرافتخارش به عنوان الگوى انسان کامل و اولین امام معصوم، جلوه‏اى خاص به تاریخ صدر اسلام بخشیده است، پس از آنکه زمام اداره امور جامعه را به دست گرفت، در راستاى پیاده کردن احکام الهى و متجلى ساختن ارزشهاى اصیل اسلامى در ارکان جامعه، حکومت ایده‏آل مکتبى را بر پایه‏هاى «دین‏محورى»، «حق‏مدارى» و «عدالت‏جویى» بنیان نهاد. او که از مقتداى خود، پیامبر گرامى اسلام(ص)، شنیده بود «صلاح و فساد امت در گرو صلاح و فساد علما و مدیران آن است»، به خوبى مى‏دانست که تحقق عینى این شاخصها در جامعه، علاوه بر وجود «صلاحیت و شایستگى» لازم در شخص رهبر و پیشواى جامعه، بستگى تمام به وجود زمامداران، کارگزاران و مدیران «صالح و شایسته» اى دارد که زیر ساخت تفکر، ایمان و عملکردشان، منطبق با احکام الهى و مبانى و اصول اسلامى باشد. از این‏رو، در طول مدت حکومت خویش، ملاک عزل و نصبهایش را شایسته‏سالارى مبتنى بر تعهد در مقابل خداوند، خود و دیگران قرار داد. آنچه این پژوهش درصدد بررسى آن است معیارهاى گزینش نیروى انسانى براى تصدى مشاغل مختلف در اداره جامعه و به عبارت دیگر، ملاک و معیار عزل و نصب  زمامداران ، مسئولین وکارکنان مى باشد. براى بررسى این موضوع تلاش نموده ایم با کنکاش در لابه لای خطبه ها ، نامه ها وکلمات قصار حضرت علی (ع) در نهج البلاغه معیار های ارزشی گزینش در حکومت اسلامی را  به اختصار تبین نمائیم امید است که سایر پژوهشکران وعلاقمندان عزیز در تکمیل آن همت کنند.   

    مروری برمسئله  گزینش در قرآن

          قرآن کریم توجه ویژه ای براىانتخاب نیروهاى لایق قایل است. خداوند رحمان با انتخاب پیامبرانی شایسته سالم ، بالیاقت ،کاردان وفهیم بعنوان مدیران وزمامداران زمان خود درجامعه معیارهای مناسبی را از گزینش مدیران وکارکنان به ما تعلیم داده است در قران کریم می توان نمونه های زیادی را پیدا کرداز جمله  وقتى خداوند طالوت را به عنوان برگزیده خویش مطرح نمود، بنى اسرائیل به این گزینش اعتراض کردند و گفتند: «چگونه او بر ما حکومت کند، با این که ما از او شایسته تریم; او ثروت زیادى ندارد». در واقع، از نظر بنى اسرائیل، ملاک شایستگى، داشتن مال و ثروت بسیار بود و از این رو، خود را برتر از طالوت مى دیدند و حال آن که خداوند ملاک شایستگى وى را در ایه 247 سوره بقره این چنین برمى شمارد: «قال اِنَّ اللّهَ اصطفیه علیکم و زادهُ بسطةً فى العلم و الجسمِ و اللّه یُؤتى مُلکه مَن یشاءُ و اللّهُ واسعٌ عَلیمٌ» گفت: خدا او را بر شما برگزیده و او را علم و قدرت جسمانى فراوان بخشیده است. خداوند ملکش را به هر که بخواهد مى بخشد و احسان خداوند وسیع و (از لیاقت افراد براى تصدى منصب ها) آگاه است. نمونه دیگر مى توان به درخواست  حضرت موسى(علیه السلام) هنگامى که به پیامبرى مبعوث گشت اشاره کرد آن حضرت(ع) دست دعا و التجا به درگاه الهى دراز کرد و براى تحمل سختى هاى مسؤولیت خودش از خداى بزرگ شرح صدر خواست کرد. همچنین در آیه 14 سوره قصصخداوند در مورد انتخاب حضرت موسى(علیه السلام)براى پیامبرى این گونه تأکید مى نماید: «و لَمّا بَلغ اَشُدّه و استوى آتیناه حُکماً و علماً و کذلک نجزىِ الُمحسنینَ»  و هنگامى که (موسى) نیرومند و کامل شد، حکمت و دانش به او دادیم و این گونه نیکوکاران را جزا مى دهیم. این آیه، ملاک شایستگى حضرت موسى(علیه السلام) در اخذ حکم و علم دو چیز مى داند یکی بلوغ اشد (بلغ اشدهُ) یعنى از نظر قواى بدنى به سنى رسیده که از استحکام و قوت برخوردار بود ودیگر استواء (واستوى) یعنى اعتدال و استقرار در زندگى که غالباً پس از مرحله قبلى است.همچنین خداوند در آیات سوره مبارکه یوسف ویژگی های حضرت یوسف را بیان می کند دلیل شایستگى او را در «حفیظ» و «علیم» بودن مى داند یعنى برخوردارى از علم و درایت و نگه دارى امانت.و وقتى داستان حضرت یوسف(علیه السلام) را مطرح مى کند که ایشان از هر اتهامى تبرئه مى شود و عزیزمصر براى او جایگاهى والا در نظر مى گیرد، ایشان پیشنهاد تصدى خزانه دارى  را مى دهد و دلیل آن را نیز توانایى چنین کارى و آگاهى بر این کار ذکر مى کند: «قالَ اجعلنی على خزائنِ الارضِ اِنّی حفیظٌ علیمٌ.» (یوسف: 55) و     در سوره مبارکه قصص آیه 26 «قالتْ احدیهما یا ابتِ استأجره اِنّ خیرَ من استأجرتَ القوىُّ الاَمینُ.» وقتى برخورد حضرت موسى(علیه السلام)را با دختران حضرت شعیب(علیه السلام) مطرح مى سازد که به کمک آنان شتافت و آنان ماجرا را به پدر اطلاع دادند، حضرت شعیب(علیه السلام)از حضرت موسى(علیه السلام)دعوت به همکارى مى کند. خداوند کلام دختر حضرت شعیب(علیه السلام) را نقل مى کند که او پیشنهاد به کارگیرى حضرت موسى(علیه السلام)را به پدر مى دهد و دلیل شایستگى او را نیز نیروى جسمانى و امانت دارى مطرح مى سازد. ونمونه های دیگری وجود دارد که امکان طرح همه ی آنها در این مقاله نیست .بنابراین می توان گفت خداوند ملاک ومعیارهایی رابرای گزینش مدیران الهى در نظر داشته است که به فراخور وظیفه آنان متفاوت مى باشد.  در مجموع، مى توان مهمترین شروط را در دو عنوان بهره مندى از علم و تخصص از یک سو و برخوردارى از کمالات و فضایل اخلاقى و تعهّد از سوى دیگر، دانست که همه ی پیامبران ازآن برخوردار بوده اند.

    معیارهای گزینش از نظر حضرت علی (ع)

        درانتخاب هر کارگزاری چه در رده های بالا ی حکومت چه در رده میانی وچه در رده های پایین حکومت همه ی افراد باید از ویزگی های خاصی برخوردار باشند مدیران مافوق در هررده باید درانتخاب صحیح مسئولین وکارکنان پایین تردقت زیادی بعمل آورند زیرا انتخاب غلط یا نابجا، یعنى انتخاب کسانى که توانایى و شایستگى انجام دادن کار را ندارند یا کسانى که بعد از مدتى سازمان را ترک مى‏کنند، زیانها و هزینه‏هاى گزافى را به سازمان تحمیل مى‏کنند، از جمله منجر به اصل پیتر ـ که مى‏گوید: مدیران میل دارند تا در سطح بى‏کفایتى خود پیشرفت کنند خواهد شد. اصولاً هدف اصلى از ایجاد رویه‏ها و مراحل مختلف و انجام فعالیتهاى متعدد طى فرایند انتخاب این است که اولاً توان غلبه داوطلب بر موانع مختلف و استقامت و صبر او شناخته شود و ثانیا توانایى وى به نحو کاملترى شناسایى گردد تا سرانجام با کاستن از احتمال تصمیم‏گیرى وانتخاب غلط و افزودن به احتمال تصمیم‏گیرى وانتخاب صحیح، مدیریت با افرادى مواجه نشود که فراتر یا فروتر از سطح تعیین شده باشند.به علاوه هر مقامى داراى ویژگیها و شرایط خاصى است که بر پایه هدفهاى سازمان، پیش بینى‏ها، برنامه‏ها و سیاستهاى کلى پایه‏گذارى شده است.و افراد متقاضى شغل نیز داراى ویژگیهاى فردى مختلفى از نظر هوش، معلومات، مهارتها، نگرشها، اعتقادات و تجربه‏ها هستند. ازاین رو براى موفقیت مدیران ودستیابی به اهداف سازمان ضروری است باتطبیق دادن شرایط شغل با ویژگیهاى فردشاغل در گزینش افراد اصلح برای هرشغل اقدام کرد . حضرت امام علی (ع) در انتخاب استانداران ،فرمانداران وسایر مسئولین وکارکنان معیار های صحیحی را در نظر داشته ومطابق نوع واهمیت هر مسئولیت وکار نیروی مناسب آن رابه کار می گماردند آن حضرت  از میان عاملهایى که باید در نظر گرفته شوند به «مهارتهاى لازمِ» برای یک مسئول توجه داشته وعلاوه برآن پس از صدور حکم مسئولیت در  آموزش  به ایشان اصولی را درخصوص مهارت های فنى، مهارت های انسانى و مهارت های ادراکى در کارومسئولیت خود گوشزد می فرمودند در زیر به برخی از این معیارها  که در سخنان آن حضرت آمده است اشاره می کنیم :

    معیارهای عمومی

    1--برخورداری از ایمان و تقوا

          در گزینش افراد بر حسب نوع مسئولیت، باید تقوا و ایمان آنان ملاک قرار گیرد; زیرا ایمان به خدا و تسلیم در برابر اوامر او آنچنان تعهد و الزامی در انسان ایجاد می کند که از کوچک ترین عمل خلاف احتراز می کند و برای او مسئولیت در مقابل خدا، از هرگونه قانون و مقام مافوق رجحان دارد، و تنها خدا را حاضر و ناظر اعمال خود می بیند. در نظام اسلامی، خدامحوری و تقواگرایی، اساس کار و سازندگی است و همه چیز با معیار تقوا ارزیابی می گردد. امام علی(علیه السلام) شیوه برخورد و اصول مدیریت را در نامه خود به مالک اشتر، از تقوا و خداگرایی آغاز می کند و او را به ترس از خدا فرمان می دهد و اینکه اطاعت خدا را بر دیگر کارها مقدّم دارد و از آنچه در کتاب خدا آمده، از واجبات و سنّت ها، پی روی کند، دستوراتی که جز باپی روی آن هارستگار نخواهد شد، و جز با نشناختن و ضایع کردن آن ها جنایت کار نخواهد گردید. به او فرمان می دهد که خدا را با دل و دست و زبان یاری کند; زیرا خداوند پیروزی کسی را تضمین می کند که او را یاری دهد، و آن کس را که او را بزرگ شمارد بزرگ می دارد، و به او فرمان می دهد تا نفس خود را از پی روی آرزوها باز دارد و هنگام سرکشی رام کند که "نفس همواره به بدی وا می دارد، جز آنکه را خدا رحمت آورد." (یوسف: 53) وآن حضرت درقسمتی دیگر می فرماید: فَوَلِّ مِنْ جُنُودِکَ أَنصَحَهُمْ فِى نَفْسِکَ للّه‏ وَ لِرَسُولِهِ وَ لإِمامِکَ. به فرماندهى سپاهت کسى را بگمار که نسبت به خدا و پیامبر و امام تو خیرخواه‏تر از همه باشد. و روح تقوا، انقیاد واطاعت بى چون و چرا از اوامر الهى و دستورات پیامبر گرامى اسلام(ص) و امام (پیشوا و رهبر) بر او حاکم باشد. (فراز 32)

    2-داشتن صلاحیت اخلاقی

        اصولا جایگاه ارزشی هر کسی را در اجتماع، اخلاق او معیّن می کند. به عبارت دیگر، اخلاق هر انسانی در اجتماع، معرّف اوست. واضح است که در گزینش افراد برای تصدّی امور جامعه نیز صفات و افعال اخلاقی انسان نقش دارند. بعضی از صفات در محیط کار ضروری اند که هنگام گزینش باید لحاظ شوند; مثل تواضع، حسن خلق، گشاده رویی، مردم داری، صداقت، سعه صدر و امانت داری.
    بر حسب نوع مسئولیتی که به افراد سپرده می شود، صفت اخلاقی مربوط به آن نیز باید مورد عنایت قرار گیرد; مثلا، اگر به کسی مسئولیتی داده می شود که بیشتر با مردم سرو کار دارد، باید حسن خلق و مردم داری او بر سایر صفات او بچربد، و اگر عهده دار بیت المال است باید در صداقت و امانت داری مشهور باشد. پس جایگاه مسئولیت اشخاص را صرف نظر از سایر شروط، اخلاق او تعیین می کند. این ها نکات ظریفی هستند که در هسته گزینش باید به آن ها توجه گردد تا هماهنگی کامل بر حرکت و فعل و انفعالات یک نظام، حکم فرما شود. امام علی(علیه السلام) در عهدنامه مالک اشتر، می فرماید: «کارگزاران دولتی را از میان مردمی انتخاب کن که... اخلاق آنان گرامی تر، و آبرویشان محفوظ تر، و طمع ورزی شان کمتر است.» بنابراین، یکی از معیارهای مهم انتخاب کارگزار شایسته، داشتن صلاحیت اخلاقی است.



  • کلمات کلیدی :
  • » موسی مباشری
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    3- برخورداری ازاصالت خانوادگی

          با توجه به اهمیت صلاحیت اخلاقی افراد، نقش خانواده نیز در پرورش خصال نیک و سجایای اخلاقی روشن می گردد. اگر صفات اخلاقی و پسندیده در نفس انسان ملکه نشوند هرگز مصدر افعال خوب واقع نمی گردند. روشن است که ملکه شدن یک صفت خوب به مدت زمانی طولانی نیاز دارد، و اگر افراد مورد گزینش از خاندان شریف و با فضیلت باشند، می توان تصور کرد که صفات اخلاقی در آن ها از سنین کودکی شکل گرفته و با دوام و ریشه دار در فرد وجود دارند. علاوه بر آن، صفات خوب و بد از طریق ارث به فرزند منتقل می شوند. اخلاق خوب و پسندیده یا زشت و نکوهیده معرّف پاکی وراثت یا بدی آن هستند. بنابراین، اخلاق نقش محوری در اداره امور دارد و اصالت خانوادگی در تأیید صلاحیت اخلاقی افراد نیز نقشی به مراتب مؤثرتر داراست. مولا علی(علیه السلام)به مالک اشتر می فرماید: «کارگزاران دولتی را از میان مردمی انتخاب کن که... با حیا و از خاندان های پاکیزه و با تقوا باشند»

    4- داشتن حسن شهرت

         در گزینش افراد، «قضاوت مردم» می تواند ملاک خوبی باشد; زیرا خوبی و بدی افراد از مردم پوشیده نمی ماند. وقتی مردم شخصی را به خاطر صفات خوبش می ستایند و در همه جا از او به نیکی یاد می کنند به گواهی و تصدیق آنان می توان اطمینان کرد. همچنین مردمی که به صداقت و دیانت و امانت داری معروفند هر گاه در مصادر امور قرارگیرند اعتماد و همکاری همه جانبه مردم را به سوی خود جلب می کنند. از سوی دیگر، اعتبار یک حکومت با حضور چهره هایی که امین مردم هستند بالا می رود و بهترین پشتوانه و دل گرمی نیز برای یک مسئول، اعتماد مردم نسبت به اوست; زیرا می داند که مردم حرف های او را صادقانه می پذیرند و در همه حال با او یک دل و یک زبان هستند. عکس آن نیز صادق است; یعنی اگر فردی که پایگاه مردمی ندارد یا صداقت و امانت داری او را عملا نیازموده اند، زمام امور مردم را به دست گیرد، مردم نه تنها به او اعتماد نمی کنند، بلکه از این عمل مسئولان مافوق به خشم نیز می آیند، و هر چه کار و مسئولیت فرد حسّاس تر باشد، خشم و ناراحتی مردم نیز بیشتر خواهد بود. از این روست که حضرت علی(علیه السلام) حسن شهرت و سوابق خوب افراد را (در عهدنامه مالک اشتر)، یکی از ملاک های گزینش معرفی می کند: «کارگزاران دولتی را از میان مردمی با تجربه... که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند... و آینده نگری آنان بیشتراست، انتخاب کن » بنابراین، افرادی که اهل تجربه بوده و در کشاکش کارها ساخته و پرداخته شده اند و نیز سابقه و حسن سابقه شان در اسلام، بیش از دیگران باشد و همچنین مدیر و دوراندیشند و در کارها و مسائل، عمیق و ژرف نگرند; شایستگی بیشتری در تصدّی امور دارند.


    5- نداشتن سوء پیشینه

        امیر بیان على(ع) از جمله معیار و ملاک را در گزینش مدیران و کارگزاران، گذشته درخشان و نداشتن سوء پیشینه دانسته و در مواردى به این مهم اشاره کرده است. در نامه به مالک اشتر، افزون بر طرح اصل مطلب، به آثار و نتایج آن نیز اشاره کرده است:«إنَّ شرَّ وزرائک مَنْ کان للأشرار قبلک وزیراً و مَنْ شرِکهم فی الاثام فلا یکوننّ لک بِطانَةً؛ فإنَّهم أعوانُ الأثمة و إخوانُ الظلمة و أنت واجدٌ منهم خیرَ الخلفِ ممَّن له مثلُ آرائهم و نفاذهم و لیس علیه مثل آصارهم و أوزارهم و آثامِهم ممَّنْ لمْ یعاونْ ظالماً على ظلمه و لآاثماً على إثمِهِ أوْلائک أخفُّ علیک مؤونةً و أحسن لک معونةً؛ بدترین وزیران تو کسى است که پیش از تو، وزیر بدکاران بوده و در گناهان آنان شرکت داشته باشد. پس مبادا چنین افرادى، محرم راز تو باشند! زیرا که آنان، یاوران گناهکاران و یارى دهندگان ستمکارانند. تو باید جانشینانى بهتر از آنان داشته باشى که قدرت فکرى امثال آنان را داشته، اما گناهان و کردار زشت آنان را نداشته باشند، کسانى که ستمکارى را بر ستمى یارى نکرده و گناهکارى را در گناهى کمک نرسانده باشند، هزینه این گونه افراد، بر تو سبک تر و یاریشان بهتر ... است.»شارح معتزلى، در شرح و تفسیر این قسمت، مطالبى را بیان کرده است، از جمله:علت اینکه امیر بیان، مالک اشتر را از گزینش افرادى که سوء سابقه (همکارى با ظالمان) داشته اند، منع کرده، عبارت است از اینکه گناه و ستم، براى چنین افرادى، ملکه شده و امکان ترک آن خیلى دور است.بنابراین یکى از صفات لازم در مدیران و زمامداران، نبود سوء پیشینه آنان است؛ چه اینکه سوء پیشینه، سبب مى شود تا او، فاقد محبوبیت لازم در میان مردم باشد و نیز چه بسا عادات و حالت سویى که داشته، به صورت ملکه در او رسوخ کرده باشد و با به دست گرفتن مسؤولیت و قدرت، آن صفات ناشایسته، خودش را نشان دهد.

     

    6- برخورداری از سلامت وتوانایى جسمى و روحى


        قدرت و توان مندى از دیگر ملاکهاى گزینش مدیران و مسؤولان سازمانها و نهادهاى مملکت است؛ زیرا، بدون توانایى جسمى، شخص، نمى تواند به انجام دادن وظایف خویش اقدام و بار سنگین مسؤولیت مدیریت را بر دوش کشد و آن را به سرمنزل مقصود برساند.ائمه، صلوات الله علیهم، بویژه امام على(ع) در جا جاى کلمات خویش، بر این واقعیت تأکید کرده اند. در اینجا، برخى از فرمایشهاى امام على(ع) گزارش مى شود.آن حضرت، خطاب به مالک اشتر براى تعیین و گزینش مسؤولان و کارگزاران مى فرماید:«و اجعل لرأس کلِّ أمرٍ من أُمورک رأساً منهم لا یقهرهُ کبیرها و لا یَتَشَتَّتُ علیه کثیرها؛
    اى مالک! براى هر یک از کارهاى اجتماعى و سیاسى و اقتصادى خود، مدیر و رییسى را تعیین کن، مدیرى که داراى دو ویژگى باشد: بزرگى و عظمت کار، او را ناتوان و مغلوب نسازد و زیادى و تراکم کار، رنجورش نکند.»مولاى متقیان، در مقام تبیین اوصاف لازم مدیران و رهبران دینى، در خطبه اى که در شهر مدینه ایراد فرموده اند، گفته اند:«أیها الناس! إنَّ أحق الناس بهذاالأمر أقواهم علیه؛
    اى مردم! سزاوارترین اشخاص به خلافت، آن کسى است که در تحقق حکومت (و اهداف آن)، نیرومندتر از دیگران باشد.»آن حضرت، در نامه اى خطاب به محمد بن ابى بکر، جهت دلجویى و توضیح اینکه چرا او را از استاندارى مصر برداشته و استاندارِ مکان دیگرى قرار داده، به این نکته اشاره کرده است که اداره استان مصر، خارج از توان و قدرت او بوده است:«امّا بعد. فقد بلغنی مَوْجِدَتک من تَسْرِیحِ الأشتر إلى عملک و إنّی لمْ أفعل ذالک استبطاءً لک فی الجهد و لا ازدیاداً لک فی الجِدّ. و لو نزعتُ ما تحت یدک من سلطانک، لولَّیْتُک ما هو أیْسر علیک مؤونةً؛پس از یاد خدا و درود. به من خبر داده اند که از فرستادن اشتر به سوى محل استاندارى ات، ناراحت شده اى. این کار را به دلیل کُند شدن و سهل انگاریت و یا انتظار کوشش بیشترى از تو انجام ندادم، بلکه اگر تو را از استاندارى مصر عزل کردم، استاندار جایى قرار دادم که اداره آنجا بر تو آسانتر است.»امام على(ع) در نامه به قثم بن عباس فرماندار مکه، او را از توطئه اى که فریب خوردگان معاویه، در ایام حج طراحى کرده بودند، آگاه مى سازد و سپس او را توصیه مى کند که قدرت و توان خود را نشان دهد:«فاقم على ما فی یدیک قیام الحازم الصلیب ... و لا تکن عند النَّعماءِ بطراً و لا عند البأساء فشلاً؛ در برابر توطئه خائنانه اى که از طرف دشمن طراحى شده، باید در مسند مدیریت مکه، مقاوم و پایدار باشى ... نه به هنگام نعمتها، شاد، و نه به هنگام مشکلات، سست و ناتوان باشى.»
    امام(ع) خطاب به مالک اشتر نیز مسأله قدرت و توان مندى مدیر و زمامدار را گوشزد مى کند و مى نویسد:«ثم أمور من أمورک لابد لک من مباشرتها منها إجابة عمالک بما یعىا عنه کتابک و منها إصدار حاجات الناس عند ورودها علیک بما تخرج صدور أعوانک؛اى مالک! در میان کارهاى گوناگون و فراوان، کارها و مسائلى است که باید شخصاً انجام دهى. مثلاً آنجا که کارمندان دفاتر از انجام آن عاجزند و یا کارهایى همانند خواسته هاى مهم مردم که دستیارانت قادر به انجام آن نیستند.»
    از این بیانات، اهمیت و جایگاه قدرت و توانایى مدیر نسبت به قلمروِ مسؤولیت و مأموریتش، به خوبى روشن مى گردد و مى توان گفت، مدیر، نه تنها قدرت جسمى باید داشته باشد، بلکه قدرتهاى دیگرى که براى انجام دادن مسؤولیت لازم است، مانند قدرت نوآورى و ابداع (ابتکار) و قدرت تبیین مسائل و مشکلات و نیازمندیها و قدرت بسیج و هدایت نیروهاى انسانى و قدرت تصمیم گیرى و قدرت پذیرش حق و تسلیم در برابر آن را باید داشته باشد.خداوند متعال، در قرآن کریم، یکى از ویژگیهاى لازم در مسؤولان و مدیران نهادهاى مملکتى را، توانایى و قدرت آنان برشمرده است.در باره شایستگى هاى حضرت موسى(ع) براى استخدام و قبول مسؤولیت، از زبان دختران حضرت شعیب، قوت و امانتدارى را به شمار آورده است:
    «قالت إحداهما یا ابت استئجرهُ إنَّ خیر من استئجرت القوىّ الأمین؛یکى از آن دو (دختر) گفت: «پدرم! او را استخدام کن؛ زیرا بهترین کسى را که مى توانى استخدام کنى، آن کسى است که قوى و امین باشد.».»
    در بعضى تفاسیر، این پرسش مطرح شده که «با توجه به اینکه دختران شعیب، براى بار نخست، موسى(ع) را مى دیدند، از کجا به قوت و توانایى او پى بردند؟».در پاسخ گفته شده، آنان، دیدند که چگونه موسى با قدرت، چوپانان را از کنار چاه دور کرد تا آنان بتوانند از آب استفاده کنند. همین مطلب، در ضمن روایتى از على بن ابراهیم نیز آمده است.در مقام توصیف حضرت لوط(ع) و تبیین ویژگیهاى لازم رهبرى جامعه، قدرت بدنى از امتیازات وى به شمار آمده است:«قال إنَّ الله اصطفاه علیکم و زاده بسطة فى العلم و الجسم؛پیامبر (آن گروه معترض) گفت: «خدا، او را بر شما برگزیده و او را در علم و جسم (قدرت)، وسعت بخشیده است.».»با توجه به اینکه این بخش از آیه، در مقام پاسخگویى به اعتراض کسانى که لوط(ع) را شایسته رهبرى نمى دانستند ـ چون شرایط لازم از جمله ثروت را ندارد ـ بیان شده، از این رو بى گمان اوصافى که لوط بدان ها توصیف شده، از ویژگیها و شرایط لازم مدیران و زمامداران جوامع اسلامى خواهد بود.



  • کلمات کلیدی :
  • » موسی مباشری
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    معیارهای تخصصی

    1-داشتن علم وآگاهى

        امام على(ع) در موارد فراوانى، دانش و آگاهى از ارزشهاى دینى و آموزه هاى الهى را از جمله شرایط لازم براى یک مدیر دانسته است. آن حضرت، در مقام تبیین ویژگیهاى رهبران دینى مى فرماید:
    «أیّها الناس! إنَّ أحق الناس بهذاالأمر ... و أعلمهم بأمر الله فیه؛اى مردم! سزاوارترین اشخاص بر خلافت، ... و کسى است که داناتر از دیگران به دین خدا باشد.»محقق خویى در مقام توضیح این فراز، آیاتى را به عنوان شاهد آورده است. او، گفته است، این واقعیت، در آیاتى مورد اشاره واقع شده؛ در داستان انتخاب طالوت از سوى اشموئیل پیامبر به عنوان مدیر و فرماندهِ مبارزه با جالوت، پس از اعتراض مردم بر عدم شایستگى او ـ چون مال و ثروت ندارد ـ اشموئیل، او را به ویژگى علم و آگاهى توصیف مى کند:
    «قال لهم نبیّهم إنَّ الله قد بعث لکم طالوت مَلِکاً قالوا أنّى یکون له الملک علینا و نحن أحقّ بالملک منه و لم یُؤتَ سعةً من المال قال إنَّ الله اصطفاه علیکم و زاده بسطةً فى العلم ...؛پیامبرشان به آنان گفت: «خداوند، طالوت، را براى زمامدارى شما مبعوث کرده است.». گفتند: «چگونه او بر ما حکومت کند با اینکه ما از او شایسته تریم و او ثروت زیادى ندارد؟». گفت: «خدا، او را بر شما برگزیده و او را در علم، وسعت بخشیده است.».»اهمیت و جایگاه آگاهى و دانش نسبت به حوزه کارى، در گزینش مدیران و مسؤولان تا آنجاست که نادیده انگاشتن آن، خیانت به خدا و رسول او و تمامى مسلمانان به شمار آمده است. رسول خدا(ص) در این باره مى فرماید:«مَن اِسْتُعْمِلَ عاملاً عن المسلمین و هو یعلم أنَّ فیهم مَنْ هو أوْلى بذلک منه و أعلم بکتاب الله و سنَّةِ نبیّه، فقد خان الله و رسوله و جمیع المسلمین؛هر کس، از میان مسلمانان، کارگزار (مدیر) گردد، در حالى که مى داند دیگرى نسبت به او در این کار، اولى و آگاه تر به کتاب خدا و سنت رسول اوست، به خدا و پیامبر و تمامى مسلمانان خیانت کرده است.»
    این حقیقت، به بیانات و عبارات گوناگونى در جوامع روایى شیعه و سنّى گزارش شده است:«قال رسول الله(ص): «مَنْ تَقَدّمَ على المسلمین و هو یرى أنَّ فیهم مَنْ هو أفضل منه، فقد خان الله و رسوله و المسلمین؛کسى که بر مسلمانان کارگزار گردد، در حالى که مى بیند در میان آنان کسى شایسته تر از او وجود دارد، به خدا و پیامبر و مسلمانان خیانت کرده است.»لازم به یادآورى است که ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه مى گوید، سزاوارتر بودن خلافت براى شخص آگاه تر، با مبناى مکتب معتزلى، یعنى تقدیم مفضول بر فاضل و صحّت خلافت خلفاى پیشین، منافات ندارد.محقق خویى، در پاسخ، مطالب فراوانى دارد. از جمله مى گوید، جمله «أحقّ» در اینجا، به معناى افعل التفضیل نیست، بلکه به معناى حقانیّت است. بنابراین، معناى عبارت این است که مفضول، در برابر فاضل، حق حکومت کردن و رهبر شدن را ندارد.
    او، آن گاه آیه «أُولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض» را شاهد مى آورد و مى گوید، واژه «أوْلى» در اینجا، معناى افعل تفضیل را ندارد.در جاى دیگر، امیر بیان(ع) در باره اهمیت علم و آگاهىِ زمامدار و مدیر جامعه اسلامى مى فرماید:«لا یحمل هذا العَلَم إلّا أهل البصر و الصبر و العلم بمواضعِ الحق، فامضوا لما تُؤمرون به وقفوا عند ما تنهون عنه؛این پرچم (زمامدارى و مدیریت جامعه) را جز افراد آگاه و با استقامت و عالم به جایگاه حق، به دوش نمى کشند. [وقتى چنین کسى، مدیریت را به دست گرفت]، باید که آنچه فرمان داده مى شوید را انجام دهید و آنچه را نهى مى شوید، ترک کنید.»
    آن حضرت، در حدیثى، از جمله اوصاف و شرایط مسؤولان و کارگزاران امور مسلمانان را آگاهى بیشتر از احکام و معارف اسلامى دانسته است:«... و أنْ یکونَ أعلم الناس بحلال الله و حرامه و ضروب أحکامه و أمره و نهیه و جمیع ما یحتاج إلیه الناس؛کارگزار (جامعه اسلامى) باید داناترین مردم به حلال و حرام خدا و احکام گوناگون و امر و نهى الهى و هر آنچه را که مردم بدان نیازمندند، باشد.»
    از مجموع آنچه گفته شد، استفاده مى شود که از جمله ویژگیها و شرایط گزینش مدیران و مسؤولان در جوامع اسلامى از نگاه امام على و دیگر ائمه علیهم السلام آگاهى است، حال، این مدیر، مدیر ارشد نظام اسلامى باشد و یا مدیران بدنه نظام اسلامى.البته، قدر متیقِّن از این ویژگى، علم و دانش در حوزه کارى است که در اصطلاح امروز، از آن با عنوان، «تخصص» یاد مى شود. افزون بر این، آگاهى از مکتب و آموزه هاى دینى نیز در برخى دیگر از کلمات آمده است.

    2- بینش سیاسى

        از جمله ملاکهایى که در روایات، بویژه در فرمایشهاى امام على(ع) براى تعیین کارگزاران بیان شده است، آشنایى با مسایل سیاسى است. در این قسمت، چند نمونه از این بیانات، گزارش مى شود:«آفةُ الزُعماء ضعفُ السیاسة؛آفت رهبرى و مدیریت، ناتوانى در بینش سیاسى است.»در جاى دیگر مى فرماید:«سوءُ التدبیر سبب التدمیر؛سیاست نادرست، موجب نابودى است.»در قسمت دیگر مى فرماید:«حسن السیاسة قوام الرعایة؛سیاست نیکو، موجب استوارى جامعه است.»«مَنْ حسنتْ سیاسَتُهُ دامتْ ریاسته؛زمامدارى که سیاستش نیکو است، ریاستش پیوسته است.»«الملک السیاسة؛فرمانروایى، سیاست است.»
    از این گفتارها استفاده مى شود که حسن تدبیر و بینش سیاسى از شرایط لازم مدیران و زمامداران است؛ چه اینکه بدون بینش سیاسى صحیح، بویژه در شرایطى که دنیا از نظر اطلاع رسانى همانند دهکده اى کوچک مى ماند، ممکن است مدیران در گرداب سیاست بازى و جناح بندى ها گرفتار و نابود گردند.

    3- قاطعیت

         از جمله ویژگیهاى لازم و ضرورى در مدیران و زمامداران جوامع اسلامى، قاطعیت در مقام تصمیم گیرى و اجراست. نقش و تأثیر جدى بودن مسؤولان جامعه در تمام ایام، بویژه در حالات بحرانى و در مقابل آفات، و ضررهاى شک و دودلى آنان، بر کسى پوشیده نیست. از این رو یکى از ملاکهاى انتخاب مدیر و زمامدار، در فرهنگ و علوم مربوط به مدیریت، قاطعیت به شمار مى رود.
    این حقیقت، از نگاه ائمه معصوم(ع) پنهان نمانده و در این باره مطالب فراوانى را بیان کرده اند. در اینجا، پاره اى از سخنان امام على(ع) گزارش مى شود:«و لکنَّ اللهَ سبحانَهُ، جعل رُسُلَهُ أُولی قوَّةٍ فی عزائمهم و ضَعْفَةً فیما ترى الأعینُ فى حالاتِهِم مع قناعةٍ تَمْلَأُ القلوبَ و العیونَ غنىً؛خداوند، پیامبران را با عزم و اراده اى قوى، گرچه با ظاهرى ساده و فقیر، مبعوث کرد، با قناعتى که دلها و چشمها را پر سازد.»
    آن حضرت، در مقام توصیف مالک اشتر، به عنوان یک مدیر شایسته، یکى از ویژگیهاى برتر او را «قدرت تصمیم گیرى» برمى شمارد:«اما بعد. فقد بعثتُ إلیکم عبداً من عباد الله لا ینام أیّام الخوف و لا یَنْکُلُ عن الأعداءِ ساعاتِ الروع، أشدَّ على الفجار من حریق النار، و هو مالک بن الحارث أخو مَذحج. فاسمعوا له و اطیعوا أمرَه فیما طابق الحق! فإنَّه سیف من سیوف الله لا کلیل الظُبَّة و لا نابی الضَریِبَةِ؛پس از ستایش پروردگار. من، بنده اى از بندگان خدا را به سوى شما فرستادم که در روزهاى وحشت نمى خوابد و در لحظه هاى ترس از دشمن، روى نمى گرداند و بر بدکاران، از شعله هاى آتش تندتر است. او مالک، پسر حارث مذحجى است. آنجا که با حق است، سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید! او شمشیرى از شمشیرهاى خداست که نه تیزى آن کُند مى شود و نه ضربت آن بى اثر است.»
    در مورد قدرت تصمیم گیرى، و نکوهشِ دودلى و تردید مدیران، مى فرماید:«لا تجعلوا علمکم جهلاً و یقینکم شکاً! إذا علمتم فاعملوا و إذا تیقنتُم فاقدموا!دانش خویش را نادانى، و یقین خود را شک مپندارید! آن گاه که به علم دست یافتید، عمل کنید و آن گاه که به یقین رسیدید، اقدام کنید!»
    لازم به یادآورى است که کلمه «قاطعیت» از ریشه «قطع» به معناى «بریدن و جدا کردن» است و انتخاب چنین واژه اى، از آن رو است که افراد قاطع، مشکلات را مى بُرَند و گره ها را مى گشایند.
    متأسفانه، برداشت غلط، سبب شده که برخى، هر گونه بى گدار به آب زدنها و بى دقتى ها و تصمیمهاى عجولانه را قاطعیت بنامند!خداوند متعال، وصف قاطعیت را براى رهبران و پیامبران، لازم دانسته و به رسول خدا(ص) دستور مى دهد، پس از مشاورت و رایزنى هاى لازم، شک و دودلى را کنار گذاشته و با عزمى راسخ تصمیم بگیرد و بر خدا توکل کند:«و شاورهم فى الأمر فإذا عزمتَ فتوکَّلْ على الله إنَّ الله یحب المتوکلین؛در کارها، با آنان مشورت کن. اما هنگامى که تصمیم گرفتى (قاطع باش و) بر خداوند توکل کن؛ زیرا، خداوند، متوکلان را دوست دارد.»



  • کلمات کلیدی :
  • » موسی مباشری
    »» نظرات دیگران ( نظر)
    <   <<   61   62   63   64   65   >>   >

    لیست کل یادداشت های سایت
    ثواب اعمال و تأثیر آن بر روح مؤمنین بعد از مرگ
    توسل به حضرت رقیه (س)
    در این سایت جستجو کنید
    یاحق
    درسی در محضر استاد
    سئوالات مراجعین و پاسخ های مشاور
    [عناوین آرشیوشده]

     RSS 
     Atom 

    بازدیدهای امروز: 35  بازدید
    بازدیدهای دیروز: 25  بازدید
    مجموع بازدیدها: 481785  بازدید [ صفحه اصلی ]
    [ وضعیت من در یاهو ]
    [ پست الکترونیک ]
    [ مرکز ]
    [ درباره من ]

    » پیوندهای روزانه «
    » ===== دسته بندی یادداشت ها «
    » آرشیو یادداشت ها «
    حدیث

    سیب تم

    » اشتراک در خبرنامه «
     

    دیکشنری آنلاین

    دیکشنری آنلاین


    استخاره آنلاین با قرآن کریم
    

    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن

    قالب میهن بلاگ